زبانحال حضرت علی در شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها
بیـمار مـن که دیده گهـربار می کنی اشکی نـثـار گـلـشن ایــثار می کنی از یک خزان زود رسی گـلشن مرا با این نـسیـم درد خــبردار می کنی می خوانی از نگاه علی راز سینه را هرگه نظر به دفـتر اسرار می کنی دارم به دوش بار گـرانـی ولی مـرا با یک نگاه گـرم سبکـبـار می کنی سرتابه پای دردی و لبخـند می زنی برمن تو مهرخویشتن اظهارمی کنی ای همدم و امید و مسیــحا دم عـلی بیـــماری و طـبابت بیـمار می کنی گل کس ندیده تکیه به دیوارغم دهد ای گل چرا توتکیه به دیوارمی کنی ای چلچراغ زندگیم گرشوی خموش روز مرا ز غصه؛ شـب تار می کنی زین شرح سینه سوز«وفائی» دگر مگو دل رابه داغ و درد گرفتار می کنی |